کد مطلب:29051
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:18
اين كه گفته مي شود شيعه به بهشت مي رود كوتاهي در اعمال آيا خللي در اين امرايجاد مي كند؟
1) شيعه در اصل لغت به معني پيرو مي باشد و در اصطلاح به كساني گفته مي شود كه جانشيني پيغمبر اكرم(ص) را حق اختصاصي خانواده رسالت مي دانند و در معارف اسلامي پيرو مكتب اهل بيت مي باشند. اين خصوصيت، چه در بعد انديشه و چه احكام عملي، باورهاي ويژه اي را پي ريخته است كه از جمله مي توان به عدالت خداوند وامامت در جنبه عقايد و تولّي، تبرّي، امر به معروف و نهي از منكر، زكات، و... در بخش مربوط به احكام اشاره كرد. 2) گناه براي همه مؤمنيني به طور مطلق سبب عذاب است، اما اسبابي موجب برداشته شدن عقوبت جهنم مي شوند از قبيل توبه {V(انفال/38)V}، استغفار {V(زمر/54)V}، اعمال صالح {V(هود/114)V}، دعاي مؤمنين براي ميت، شفاعت پيامبر(ص) و ديگر اولياي الهي در روز قيامت، عمل صالح كه پس از مرگ شخص براي او انجام گيرد مثل دادن صدقه براي ميت، فشار قبر و... 3) رواياتي داريم كه ظاهر آن ها حاكي از اين است كه شيعيان در روز قيامت، از جهنم نجات مي يابند. به برخي از آن ها اشاره مي شود: الف) {Hعن ابن عبّاس قال: قال رسول الله(ص) بعلي(ع) يا علي شيعتك هم الفائزون يوم القيامةH}، {V(بحار/65/7)V}. ب ) {Hعن ابي عبدالله(ع) انّ رسول الله(ص) قال بعلي(ع) يا علي... و لولا انت و شيعتك ما قام اللّه دين... يا علي انت و شيعتك القائمون بالقسط... و تنعّمون في الجنان يا علي ان الجنّة مشتاقة اليك و الي شيعتك و انّ ملائكة العرش المقرّبين يفرحون بقدومهم و الملائكة تستغفر لهم. يا علي شيعتك الذين يخافون اللّه في السّرو العلانيةH}، {V(همان، ص 40)V}. 4) بديهي است، آنچه كه به يك شيعه، هويّت شيعه بودن مي بخشد، يدك كشيدن نام شيعه با باطني بي محتوي و ميان تهي نيست. بلكه هويّت شيعه را پاي بند عملي به گستره اعتقادي و عملي تشكيل مي دهد كه به عنوان نشان شيعه و وظائف او از سوي رهبران شيعه يعني معصومين(ع) بيان شده است. نمي توان پذيرفت صرف ادعاي همراهي با اهل بيت؛ كه مفهوم لغوي شيعه حاكي از آن است، بدون اين كه سيره آنها در عرصه زندگي او سايه افكن شود، براي نجات از جهنم كافي است. آنچه اساس شيعه بودن را تشكيل مي دهد، باورهاي راسخ و ريشه داري است كه منشأ بروز اعمال مبتني بر آن باورها مي گردد. وقتي نه معرفتي نسبت به اهل بيت دارد و نه حتي عشق ظاهري خود را عيان مي كند، بلكه صرفاً دليل وابستگي قومي و قبيله اي به گروهي خاص، خود را شيعه مي پندارد و تنها نشان شيعه بودن او، ارث بردن مذهب از نياكان است، و در كنار اين عقيده موروثي، سراسر زندگي او را آلودگي هاي صريحاً خلاف احكام عملي تشيع، احاطه كرده است، چنين شخصي، ديگر پيرو نيست تا ثمره اين پيروي، يعني بهشت را به چنگ آورد. بله، چنانچه به اهل بيت(ع) عشق مي ورزد و از صميم دل به آنان معتقد است اما در پيمودن طريق آنان، كاستيهائي داشته باشد، با توجه به روايات فراواني كه داريم و به دو نمونه از آن ها اشاره گرديد، بالاخره به بهشت ملحق خواهد شد. مشروط بر اين كه اين كاستيها، به گونه اي نباشد كه همه تار و پود اين عشق و محبّت را بسوزاند و خاكستر كند به گونه اي كه ديگر حتي هيچ احساسي نسبت به اهل بيت در كنج دل او باقي بماند. 5) خوب است اين نكته را هم اضافه كنيم كه هم چنان كه ادعاي بي نشانه و كاملاً ميان تهي، عامل پيوستن چنين مدعي اي به بهشت نيست، آن دسته از غير شيعياني هم كه در زمره فرق ديگر اسلامي اند اما نه بغض و كينه اي نسبت به اهل بيت دارند و نه استدلالي بر ردّ حقانيّت آن ها، بلكه صرفاً به دليل مورثي خود را در اين حوزه اعتقادي مي بينند، اينگونه نيست كه درباره آن ها قضاوت كنيم به دليل شيعه نبودن، جهنّمي خواهند شد. نه آن ادعاي بي نشان و نه اين بي اعتقادي سست پايه، هيچيك عامل الحاق به بهشت يا جهنّم نيست بلكه دست يابي به بهشت و جهنم در گرو محتوي است و شالوده محتوي را نيت و عمل اشخاص پي مي ريزد. بله، اگر پس از اين كه حقيقت كاملاً بر او مكشوف گرديد اما با وجود بر اين، بر عقيده خود سماجت ورزيد، حساب او از حساب آن خيل عظيم معتقدان موروثي اهل تسنن و ديگران جداست. منابعي براي مطالعه بيشتر: الشيعه في الميزان، محمد جواد مغنيه.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.